top of page

خطاب به آخوند

  • فرهاد سعیدی
  • Aug 27, 2022
  • 1 min read




ريدن بس است بر اين ملک و مردمش شيخا خراب ماهی تو گشته تا دمش

بس خورده ای تو ز آلاف و هم الوف خر خورده ای ز سر و پای تا سُمش

بر آتش طمع خود بسوختی ميخانه را و شکستی در و خُمش

داری گمان که گوهر مقصود برده ای باشد که تا بنمایی همی گمش

دور فلک به کام نگرديده مفتيا زيرا به گردش است همه ماه و انجمش

گفتند عاقلان که جهان جای امن نيست روزی رسد که ببينی تو ترجمش

آسوده بر سر اين خان نشسته ای هشدار، که برکندت ناگهان جُمش

شيخا چه خوش بخرامی ميان باغ باغی که از بهشت برانيده گندمش

فرهاد نشايدت که چو آخوند سَرکُنی زآنرو که فهم اوست در احليل و در کُمش


25/8/2022

Recent Posts

See All

Opmerkingen


©Farhad Saidi 2021

  • Facebook
bottom of page