شیخ خودخواه
- Jan 3, 2024
- 1 min read
Updated: Jan 10, 2024

ای شيخ که در باور تو غير خودت نيست در جرگۀ ياران تو کس غير خودت نيست
چون آتش دوزخ بکشد شعلۀ جانسوز بينی که درآن آتش غم غير خودت نيست
گر عاشقی آنست که رسم دو جهانست دلدار تو اندر دو جهان غير خودت نيست
در کوی خرابات که غوغاست ز مَستان همباده به ميخانۀ تو غير خودت نيست
ابليس چو در زير عبای تو نهانست جا بهر حريف دگری غير خودت نيست
زآنرو که ربودی همه ايمان زميانه غارتگر ايمان به جهان غير خودت نيست
ما را تو به ظلمتکدۀ کيش کشاندی کانجا کس اگر هست هم او غير خودت نيست
صدها و هزاران غم اين مردم نالان از توست به هر بار و هم از غير خودت نيست
رسم است که صهبای مِی ناب و رفیقان گرد تو و پيمانۀ تو غير خودت نيست
خونريزی و هم جنگ و بلاهت همه از توست درماندگی از آن تو و غير خودت نيست
حاشا دل فرهاد برين غصه نسوزد کاين قصۀ بيداد تو و غير خودت نيست
03.01.2024
Commentaires