ورود به اتحاد جماهیر شوروی - تاکسی و رستوران
- فرهاد سعیدی
- Mar 8, 2021
- 3 min read

... يک باجه مخصوص ترابری در هتل ما بود و چند خانم هميشه در آن مشغول به کار بودند! از اينان پرسيدم که کارشان چيست؟ گفتند ترتيب ترابری ميهمانان هتل از قبيل گرفتن تاکسی و غيره. روزی ساعت 13 قرار مهمی داشتم، احتياطن پس از صبحانه به واحد ترابری رفتم و گفتم من برای حدود ساعت 12 يک تاکسی لازم دارم! گفت آقا تا 12 خيلی وقت مانده، لطفن حدود 12 مراجعه کنيد. حدود ساعت 12 به آن باجه رفتم و درخواست تاکسی کردم! خانمی که آنجا بود پرسيد برای چه ساعتی؟ گفتم 12 و او با تعجب گفت، برای 12 و حالا مراجعه ميکنيد، امکان ندارد! اعتراض کردم که همکارت آنجور گفت و تو اينجور! گفت برويد از تاکسی های جلو هتل استفاده کنيد. تاکسی های جلوی هتل به مافيای تاکسی معروف بودند و مسافرها را سر و کيسه ميکردند! خانم های باجۀ حمل و نقل هم در سردواندن مسافرها به ترتيبی که گفته شد، با راننده ها همدست بودند. پس از آزادی های گورباچوفی، از اينگونه مافياهای کوچک در بسياری از خدمات تشکيل شده بود که خيلی هم تشکيلاتی و منظم کار ميکردند. چون وقتم تنگ بود، با داد و بيداد آن خانوم را مجبور کردم به خيابان بيايد و برايم تاکسی معمولی بگيرد، من هم با دادن يک هديۀ کوچک که هميشه چند تا با خود داشتم، رفتار خشنم را تلافی کردم. اين پديدۀ به اصطلاح مافيا، در چند کسب و کار خدماتی مانند تاکسی، تبديل ارز و رستوران به چشم می خورد که پس از فروپاشی در هرجا که کسب و کاری بود و درآمدی، گسترش يافته بود. به تاکسی و تشکيل سازمانهای پنهان آن اشاره کردم. رستوران در زمان شوروی ادارات و کارخانجات مختلف برای تشويق کارکنانشان برای آنها رستوران رزرو می کردند و به آنها کوپن رستوران ميدادند، بدين ترتيب کسی نمی توانست به ميل خود و هروقت خواست، به رستوران برود! اين را هم بگويم که رستوران ترکيبی از کاباره، ديسکوتک، سالن کنسرت و سرگرمی های ديگر بود و تنها مکانی برای غذا خوردن حساب نميشد! تعداد ميز هم به تعداد مشخص مهمانهای هرشب معين و چيده می شد. در مسکو تعداد زيادی رستوران وجود داشت که بعضی از آنها پذيرای چندهزار ميهمان همزمان بود و در آنها در چند نقطه ارکسترهای بزرگی برنامه های موسيقی و سرگرمی اجرا می کردند و تنها کسانی که کوپن آن شب را در دست داشتند، حق ورود به رستوران را پيدا می کردند. رستورانها به تعداد ميز کوپن می دادند و هر ميز از قبل از ورود ميهمانان با آب معدنی، ودکا، شراب و پيش غذاهای سرد چيده شده بود و کسی حق سفارش و تغيير نداشت، البته غذای گرم که در آخر سرو ميشد دو حق انتخاب بين مرغ و گوشت، ماهی و مرغ، و يا گوشت و ماهی را در اختيار ميهمان قرار ميداد. کسانی که به رستوران ورود کرده بودند، پولی بابت ميز نمی پرداختند، اما تنها حق مصرف آنچه که روی ميز قرار داشت را داشتند و نه بيشتر. پس از آزادی های گورباچوفی، عده ای با همکاری رئيس رستوران، تعداد ميزهای رستوران را بيشتر و به همان ترتيب چيدمان ميکردند و برای پرکردن آنها با خوراکی و نوشيدنی، از آنچه که سهم ميزهای اصلی بود و اينها کنار گذاشته بودند، استفاده ميکردند و در واقع "می دزديدند". ازاينرو فضای رقص، نمايش و ساير تفريحات رستوران تا حد ممکن کوچک و محدود می شد، زيرا ميزهای اضافی را در آن سطوح قرار داده بودند، کسی هم چيزی نميگفت، البته در آن زمان هرچه ميشد، کسی چيزی نميگفت! در آستانۀ درب رستوران چند گردن کلفت می ايستادند که کنترل کنند کسی بدون کوپن وارد نشود.
خارجی هائی که به اين وضع آشنا بودند، با دادن پول (اغلب دلار) به اينها، برای خود ميز تهيه ميکردند و وارد ميشدند.
معمولن چند مرد جوان تنومند مراقب نظم و اوضاع بودند که در صورت هرگونه اعتراض، معترض را به زور به بيرون هدايت می کردند!
البته پليس هم که از اين نمد کلاهی گيرش می آمد، به کار آنها کاری نداشت.
خارجی ها که به سادگی دلار می پرداختند براي دلالان جلوی درب عزيز بودند و صدالبته که يک ميز کامل شش نفره به 20 دلار شامل همه چيز، براي خارجی ها بسيار ارزان تمام ميشد.
ادامه دارد...
Comments